سالروز دوم خرداد فرصتی برای ارزیابی نقش رهبرانی است که در یک فرصت تاریخی برای دورانسازی قرار میگیرند. تاریخ ملتها و سرنوشت آنها به استفاده مناسب از فرصتها و بزنگاههای حساس گره خوردهاست.
دهه هفتاد به دلایل متفاوت فرصت بینظیری برای جامعه ایران از لحاظ قرار گرفتن در مسیر پیشرفت مستمر و توسعه همهجانبه بود.
جنبش اصلاحی دوم خرداد ۷۶ اگرچه بر بستر یک رقابت انتخاباتی در درون ساختار رایگیری معیوب جمهوری اسلامی خلق شد اما پیروزی سید محمد خاتمی نوک قله تلاشهای متفاوت در مسیرهای گوناگونی بود که با میدانداری طبقه متوسط و همراهی فراطبقاتی برای رشد و بهروزی کشور بروز یافت.
غلط نیست اگر گفته شود به لحاظ متغیرهای اجتماعی و سیاسی مستعدترین زمان برای موفقیت در گذار به دموکراسی دهههای هفتاد و هشتاد بود. البته منظورم این نیست که ایران میتوانست به یک دموکراسی کامل و تمام عیار در بازه زمانی چند ساله دست پیدا کند بلکه قادر بود در مسیری رو به جلو با تقویت شاخصهای دموکراسی قرار بگیرد. اما شوربختانه فردی در راس این حرکت قرار گرفته بود که تناسبی با ایفای این نقش نداشت و آدم این میدان نبود.
مقایسه مقاومت شکوهمند مردم اوکراین در این زمینه روشنگر است. اگر ابتکار، قاطعیت و عزم ولودیمیر زلنسکی و تصمیم تغییر دهنده بازی او در ایستادن در وسط میدان و ایفای رهبری تشجیعکننده و همافزا نبود قدرت مقاومت در اوکراین شکل نمیگرفت.
اگر خاتمی راهبرد فشار از پایین و چانهزنی از بالا را نصبالعین دولتش قرار داده بود با توجه به ضربهای که نهاد ولایت فقیه در آن مقطع خورده بود و خامنهای به لحاظ روانی و سیاسی در موقعیت اقتدار کنونیاش قرار نداشت و برعکس اراده بالایی در بخشهای مختلف جامعه برای کنشگری و فعالیت وجود داشت، سرنوشت ایران میتوانست متفاوت شود. با تثبیت گشایشهای سیاسی و باز شدن مجاری مشارکت سیاسی پتانسیل سازنده اقشار مختلف اجتماعی اقتدارگرایان را عقب میراند و به تدریج کشور در مسیر رشد و توسعه با ثبات و کاهش مرحلهای مشکلات قرار میکرفت.
در شیوهای معکوس اگر زلنسکی مشابه خاتمی با تذبذب و تردید عمل میکرد، اوکراین در مسیر تسلیم و انداختن سپر دفاعی در برابر تجاوز دولت روسیه قرار میگرفت. زلنسکی با تصمیم درست و ریسک کردن به هنگام تمامی محاسبات را به هم ریخت. خوشبینترین و مطلعترین کارشناسان و تحلیلگران دنیا مقاومت بیش از دو هفته اوکراین مقابل حمله همه جانبه ارتش روسیه را پیشبینی نمیکردند اما شد آنچه شد.